یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمّه است. اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجهی خزانهداری انگلیس است
بخشي از بيانات مقام معظم رهيري:
ما دعوت میکنیم از همهی دنیای اسلام و از همهی متفکّرین، این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبّر در آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست میآید اگر اهل فکر و اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند.
البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمّه است. اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجهی خزانهداری انگلیس است؛ این بودجهاش بودجهی انگلیس [است]، این شیعهی انگلیسی است. هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم؛ یک نمونهی کوچکش این بود که من امروز به شما عرض کردم.
راجع به امیرالمؤمنین (علیهالسّلام). تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه بهعنوان انسان مؤمن به اسلام، چه بهعنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه بهعنوان انسان بیاعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب (سلاماللهعلیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که دربارهی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشتهاند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی، آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی دربارهی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد، گفت من از دوران نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شدم، نهجالبلاغه مرا به شخصیّت علیّبنابیطالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: [الامام] علی صوت العدالة الانسانیّه. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد -یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد- وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند.
خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک؛ حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود اینجور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید اینجوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کردهایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفهی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، بهقدر وسعمان، بهقدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعهی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیادهروی، چشموهمچشمی دور بشویم؛ اینجوری میشویم شیعهی امیرالمؤمنین.
عمل ما کسانی را مؤمن به ما میکند. فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛ فرمود زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: بهبه! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند.»
بخشي از بيانات مقام معظم رهيري:
ما دعوت میکنیم از همهی دنیای اسلام و از همهی متفکّرین، این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبّر در آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست میآید اگر اهل فکر و اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند.
البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمّه است. اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجهی خزانهداری انگلیس است؛ این بودجهاش بودجهی انگلیس [است]، این شیعهی انگلیسی است. هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا و اینتلیجنسسرویس -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم؛ یک نمونهی کوچکش این بود که من امروز به شما عرض کردم.
راجع به امیرالمؤمنین (علیهالسّلام). تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه بهعنوان انسان مؤمن به اسلام، چه بهعنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه بهعنوان انسان بیاعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب (سلاماللهعلیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید. افرادی از اهل سنّت که دربارهی فضائل امیرالمؤمنین در طول سالهای متمادی نوشتهاند بسیارند؛ جورج جرداق مسیحی، آن کتاب پنج جلدی را نوشته؛ یک مسیحی دربارهی امیرالمؤمنین سالها قبل عاشقانه کتاب مینویسد. همین شخصیّت آمد اینجا پیش من و راجع به کتابش صحبت شد، گفت من از دوران نوجوانی با نهجالبلاغه آشنا شدم، نهجالبلاغه مرا به شخصیّت علیّبنابیطالب هدایت کرد؛ این کتاب را نوشت: [الامام] علی صوت العدالة الانسانیّه. کسی که اصلاً دین هم نداشته باشد -یعنی به هیچ دینی معتقد نباشد- وقتی شخصیّت امیرالمؤمنین را بشناسد، در مقابل او خضوع میکند، تعظیم میکند.
خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک؛ حضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود اینجور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید اینجوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کردهایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفهی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، بهقدر وسعمان، بهقدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعهی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیادهروی، چشموهمچشمی دور بشویم؛ اینجوری میشویم شیعهی امیرالمؤمنین.
عمل ما کسانی را مؤمن به ما میکند. فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛ فرمود زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: بهبه! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند.»