بسمه تعالى
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
براي دوستم ..............
گرچه اينجا نيستي
هرجا ميروم
يا هر كار ميكنم
صورت تو را در خيال ميبينم
و دلم برايت تنگ ميشود
دلم براي همه چيز گفتن با تو تنگ ميشود
دلم براي چشمهايمان تنگ ميشود كه
پنهاني به هم دل ميدادند
دلم براي نوازشت تنگ ميشود
دلم براي هيجاني كه با هم داشتيم تنگ ميشود
دلم براي همهي چيزهايي كه با هم سهيم بوديم تنگ ميشود
دلتنگي براي تو را دوست ندارم
احساس سرد و تنهايي است
كاش ميتوانستم با تو باشم
همين حالا
تا گرماي عشق ما
برفهاي زمستان را آب كند
امّا چون نميتوانم
همين حالا با تو باشم
ناچارم به روياي زماني كه
دوباره با هم خواهيم بود
قانع باشم.
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
براي دوستم ..............
گرچه اينجا نيستي
هرجا ميروم
يا هر كار ميكنم
صورت تو را در خيال ميبينم
و دلم برايت تنگ ميشود
دلم براي همه چيز گفتن با تو تنگ ميشود
دلم براي چشمهايمان تنگ ميشود كه
پنهاني به هم دل ميدادند
دلم براي نوازشت تنگ ميشود
دلم براي هيجاني كه با هم داشتيم تنگ ميشود
دلم براي همهي چيزهايي كه با هم سهيم بوديم تنگ ميشود
دلتنگي براي تو را دوست ندارم
احساس سرد و تنهايي است
كاش ميتوانستم با تو باشم
همين حالا
تا گرماي عشق ما
برفهاي زمستان را آب كند
امّا چون نميتوانم
همين حالا با تو باشم
ناچارم به روياي زماني كه
دوباره با هم خواهيم بود
قانع باشم.