عبدالجبار کاکايي
از پدرم اسمشُ ياد گرفتم
وقتي چشام به روي دنيا واشد
هنوز تو قنداقه بودم "ياعلي"_
_گفت و منُ بغل گرفت و پا شد
***
تو عالم بچگي و سادگي
وقتي غمي دنيامُ تاريک ميکرد
پدر ميگفت "يا علي" و پا ميشد
منُ به آسمونا نزديک ميکرد
***
"يا علي و "يا علي" و "يا علي"
از رگ مادر توي خونم ميريخت
شباي تشنه وقتي شيرم ميداد
طعم علي روي زبونم ميريخت
***
علي کليد خانهي خدا بود
قفل دل شکسته رو وا ميکرد
علي مث فرشتههاي معصوم
با گريه دنيا رو تماشا ميکرد
***
ماه شباي مشق بچگيهام
عکس علي بود که تو چشمه ميريخت
وقتي علي رو مينوشتم رو خط
نام "علي" برام کرشمه ميريخت
***
بچهگيهام عمريه رفته از ياد
با اينکه از غصه دارم تا ميشم
دخترمُ وقتي بغل ميکنم
بازم ميگم يا علي و پا ميشم
از پدرم اسمشُ ياد گرفتم
وقتي چشام به روي دنيا واشد
هنوز تو قنداقه بودم "ياعلي"_
_گفت و منُ بغل گرفت و پا شد
***
تو عالم بچگي و سادگي
وقتي غمي دنيامُ تاريک ميکرد
پدر ميگفت "يا علي" و پا ميشد
منُ به آسمونا نزديک ميکرد
***
"يا علي و "يا علي" و "يا علي"
از رگ مادر توي خونم ميريخت
شباي تشنه وقتي شيرم ميداد
طعم علي روي زبونم ميريخت
***
علي کليد خانهي خدا بود
قفل دل شکسته رو وا ميکرد
علي مث فرشتههاي معصوم
با گريه دنيا رو تماشا ميکرد
***
ماه شباي مشق بچگيهام
عکس علي بود که تو چشمه ميريخت
وقتي علي رو مينوشتم رو خط
نام "علي" برام کرشمه ميريخت
***
بچهگيهام عمريه رفته از ياد
با اينکه از غصه دارم تا ميشم
دخترمُ وقتي بغل ميکنم
بازم ميگم يا علي و پا ميشم
تعليق