اللهم صلي علي محمد و ال محمد
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)
از حریم کعبه جدش باشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين (ع)
ميبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت کوي منا دارد حسين (ع)
پيش رو راه ديار نيستي کافيش نيست
اشک و آه عالمي هم در قفا دارد حسين (ع)
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمي داند عروسي يا عزا دارد حسين (ع)
رخت و ديباج حرم چون گل بتاراجش برند
تا بجايي که کفن از بوريا دارد حسين (ع)
بردن اهل حرم دستور بود و سر غيب
ورنه اين بي حرمتيها کي روا دارد حسين (ع)
سروران، پروانگان شمع رخسارش ولي
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسين (ع)
سر بقاچ زين نهاده راه پيماي عراق
مي نمايد خود که عهدي با خدا دارد حسين (ع)
او وفاي عهد را با سرکند سودا ولي
خون بدل از کوفيان بي وفا دارد حسين (ع)
دشمنانش بي امان و دوستانش بي وفا
با کدامين سر کند، مشکل دوتا دارد حسين (ع)
سيرت آل علي با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما، يکي صورت نما دارد حسين (ع)
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مي کند
عزت و آزادگي بين تا کجا دارد حسين (ع)
دشمنش هم آب مي بندد بروي اهل بيت
داوري بين با چه قومي بي حيا دارد حسين (ع)
بعد از اينش صحنه ها و پرده ها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگين سينما دارد حسين (ع)
ساز عشق است و بدل هر زخم پيکان زخمه ئي
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسين (ع)
دست آخر کز همه بيگانه شد ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهي آشنا دارد حسين (ع)
شمر گويد گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جاي نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين (ع)
اشک خونين گو بيا بنشين بچشم شهريار
کاندرين گوشه عزائي بي ريا دارد حسين (ع)
استاد محمد حسين شهريار
اللهُمَّ الْعَنْ أبَا سُفْيانَ وَمُعَاوِيَةَ وَيَزيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ وآلَ مَرْوَانَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللعْنَةُ أبَدَ الآبِدِينَ، وَهذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيَاد وَآلُ مَرْوانَ عَليهِمُ اللَّعْنةُ بِقَتْلِهِمُ الحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلام، اللهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللعْنَ وَالعَذابَ الأليم.
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)
از حریم کعبه جدش باشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين (ع)
ميبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت کوي منا دارد حسين (ع)
پيش رو راه ديار نيستي کافيش نيست
اشک و آه عالمي هم در قفا دارد حسين (ع)
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمي داند عروسي يا عزا دارد حسين (ع)
رخت و ديباج حرم چون گل بتاراجش برند
تا بجايي که کفن از بوريا دارد حسين (ع)
بردن اهل حرم دستور بود و سر غيب
ورنه اين بي حرمتيها کي روا دارد حسين (ع)
سروران، پروانگان شمع رخسارش ولي
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسين (ع)
سر بقاچ زين نهاده راه پيماي عراق
مي نمايد خود که عهدي با خدا دارد حسين (ع)
او وفاي عهد را با سرکند سودا ولي
خون بدل از کوفيان بي وفا دارد حسين (ع)
دشمنانش بي امان و دوستانش بي وفا
با کدامين سر کند، مشکل دوتا دارد حسين (ع)
سيرت آل علي با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما، يکي صورت نما دارد حسين (ع)
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مي کند
عزت و آزادگي بين تا کجا دارد حسين (ع)
دشمنش هم آب مي بندد بروي اهل بيت
داوري بين با چه قومي بي حيا دارد حسين (ع)
بعد از اينش صحنه ها و پرده ها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگين سينما دارد حسين (ع)
ساز عشق است و بدل هر زخم پيکان زخمه ئي
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسين (ع)
دست آخر کز همه بيگانه شد ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهي آشنا دارد حسين (ع)
شمر گويد گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جاي نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين (ع)
اشک خونين گو بيا بنشين بچشم شهريار
کاندرين گوشه عزائي بي ريا دارد حسين (ع)
استاد محمد حسين شهريار
اللهُمَّ الْعَنْ أبَا سُفْيانَ وَمُعَاوِيَةَ وَيَزيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ وآلَ مَرْوَانَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللعْنَةُ أبَدَ الآبِدِينَ، وَهذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيَاد وَآلُ مَرْوانَ عَليهِمُ اللَّعْنةُ بِقَتْلِهِمُ الحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلام، اللهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللعْنَ وَالعَذابَ الأليم.
تعليق