إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

مسجد جمكران

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • مسجد جمكران

    بركات مسجد جمكران

    در ذكر بركات و نورانيت اين مسجد مى توان به اين نكته اشاره نمود كه (همانطور كه در نقل داستان تأسيس مسجد مقدس جمكران در قسمت قبل گفتيم) حضرت ولى عصر ارواحنا فداه به حسن بن مثله فرمودند اين سرزمين شريفى است و خداوند اين قطعه ى زمين را از زمين هاى ديگر برگزيده و شرافت داده است.

    و همچنين بعد از بيان طريقه نماز گزاردن در آن مكان شريف فرمودند:

    «فمن صلّيها فكانّما صلّى فى البيت العتيق»

    يعنى كسى كه اين نماز را بخواند مانند كسى است كه در كعبه نماز خوانده باشد.

    پس از چهل شب

    در ميان اعداد، تعدادى از آنها به عنوان عدد مقدّس شناخته شده اند كه يكى از آنها عدد چهل مى باشد و تقديس آن از بعضى از روايات دانسته مى شود به عنوان نمونه حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمودند:

    «مَنْ حَفِظَ مِنْ أحاديثِنا أرْبَعينَ حَديثاً بَعَثَةُ اللهُ يَوْمَ القِيامَةِ عالِماً فَقيهاً»(4)

    يعنى هر كس چهل حديث از احاديث ما را حفظ كند (و به آن عمل كند) روز قيامت عالِم و فقيه محشور مى شود.

    و همچنين از بعضى از داستانهاى تاريخى استفاده مى شود كه عدد چهل تقدس خاصى دارد مثلا پيامبر گرامى اسلام قبل از اينكه به پيامبرى مبعوث شوند چهل شب را در غار حراء به عبادت سپرى كردند و يا اينكه ايشان مأمور گرديدند قبل از انعقاد نطفه ى حضرت صديقه طاهره(عليها السلام)، چهل شبانه روز از حضرت خديجه دورى گزينند كه روزها را روزه داشته و شبها را به عبادت خدا مشغول بودند و روز چهلم با ميوه بهشتى افطار نموده به نزد حضرت خديجه كبرى(عليها السلام) رفتند.

    در نهايت معلوم گرديد كه عدد چهل تقدس خاصى دارد لذا مشهور است اگر كسى مضطر و گرفتار باشد چهل شب چهارشنبه در مسجد مقدس جمكران بماند و به عبادت سپرى كند به خدمت حضرت ولى عصر(عليه السلام) مشرّف شده و انشاء الله حضرت حاجت او را برآورده خواهند فرمود.

    در اين ميان به داستان شخصى گرفتار كه به آستان مبارك حضرت بقية الله الاعظم متوسل شده است اشاره مى كنيم: او اينچنين مى گويد:

    اهل نوشهر مازندران هستم كه در حال حاضر ساكن تهران و كارمند اداره ى آموزش و پرورش مى باشم. سال 1374 فرزند 21 ساله ام از ناحيه پا احساس درد شديدى نمود. دكترها مى گفتند كه چيز خطرناكى نيست، بلكه نوعى احساس عضلانى مى باشد.

    خرداد همان سال، درد پا به همه اعضايش سرايت كرد و با سر درد شديدى همراه شد كه در نهايت منجر به فلج شدن تمام بدنش گرديد. سرانجام بعد از آزمايش ها و معاينه هاى متعدد و سى تى اسكن كه در بيمارستان امام حسين(عليه السلام)انجام شد، گفتند كه داخل بدن فرزندم ضايعاتى مشاهده شده است كه بايد بسترى شود.

    مدتى در آنجا بسترى بود ولى با توجه به شدت و سرعت بيمارى و با مشورت پزشكان معالج ، او را به بيمارستان شهداى تجريش و سپس به بيمارستان مدرّس منتقل كرديم.

    بعد از آزمايش هاى تخصصى اعلام كردند كه او سرطان مغز استخوان دارد و بيش تر از شش ماه زنده نخواهد ماند.

    نمى دانم چرا و چطور به دلم افتاد كه جگر گوشه ام را به مسجد جمكران بياورم و آوردم و براى شفاى او به آقا امام زمان(عليه السلام) متوسل شدم.

    شانزده روز در مسجد بوديم. طى اين مدت خواب ديدم كه بايد فرزندم را به بيمارستان برگردانم حتى خودش هم خواب ديده بود كه امام زمان(عليه السلام) يك قرآن به او داده و فرموده بود: آن را بخوان و ختم كن.

    او را به بيمارستان برگرداندم. دكتر موسوى فوق تخصص جراحى عمومى با آزمايشهاى مجدّد تشخيص داد كه غدّه اى در قسمت لگن وجود دارد كه بايد عمل شود، همان موقع نذر كردم كه چهل هفته شبهاى چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران بروم به اميد اينكه فرزند جوانم بهبود يابد.

    عمل جراحى انجام شد ولى با وجودى كه پزشكان مى گفتند عارضه با عمل جراحى بر طرف شده است، اما فرزندم همچنان فلج باقى مانده بود بعد از چند روز، پزشك جرّاح اعلام كرد كه وضعيت غدّه به گونه اى است كه بر ايشان مثل يك معمّا شده است. غده به صورت توده فشرده در آمده بود كه اين مسأله از نظر آنها غير قابل تصوّر بود.

    فرزندم را به قصد توسل به امام هشتم على بن موسى الرضا(عليه السلام) به مشهد مقدس بردم. ولی من در مدت يك ماه كه در جوار پاك آن حضرت بوديم، آمدن به مسجد مقدس جمكران را در شبهاى چهارشنبه ترك نكردم و هر هفته از مشهد به قم مى آمدم.

    بعد از مدتى به تهران برگشتيم و طبق توصيه پزشكها، شيمى درمانى را شروع كرديم كه اين كار هم نتيجه اى نداد. اما با عنايتى كه در خواب به فرزندم شده بود همچنان به معجزه اى از طرف حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه اميدوار بوديم و شبهاى چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران مى آمدم كه با تمام شدن چهل هفته، نتيجه گرفتم و فرزندم شفا گرفت! در حاليكه پزشكان از ادامه حيات فرزندم مأيوس شده بودند ولى به لطف خدا و عنايت حضرت ولى عصر(عليه السلام) فرزندم بعد از گذشت چند سال در صحّت و سلامت زندگى مى كند.

    دكتر محسن توانانيا، پزشك دارالشفاى حضرت مهدى(عليه السلام) در باره شفاى (ط.م) اظهار مى دارد:

    بيمار مورد نظر در تاريخ 14/7/1375 در سن 21 سالگى به علت درد شديدى در ناحيه لگن و پا به بيمارستانى در تهران مراجعه كرده است و بيمار سر درد پيش رونده اى هم داشت. طورى كه به سختى راه مى رفت و مجبور به استفاده از عصا شده بود.

    در بررسى هاى انجام شده از طريق سى تى اسكن توده هايى در داخل لگن مشخص شده بود كه با بررسى بيشتر ثابت شد كه دردهاى شديد بيمار ناشى از انتشار بد خيمى از استخوان ها در ساير قسمتهاى بدن بوده است.

    بعد از انجام عمل جراحى نتيجه به تومور بدخيم و درگيرى استخوان ها منتهى گرديد كه معمولا در اين موارد پيشرفت بيمارى چنان سريع است كه حتى با بهترين اقدامات درمانى، طول عمر بيمار كوتاه خواهد بود، در حالى كه در بررسى هاى به عمل آمده از بيمار مورد نظر كه دو سال بعد به وسيله سى تى اسكن انجام شد، هيچ اثرى از بيمارى در هيچ نقطه اى از بدن او مشاهده نشده است.

    نظر كارشناسى خانم دكتر اديبى در مصاحبه اى با امور فرهنگى مسجد مقدس جمكران:

    واحد ارشاد: با توجه به تخصص حضرتعالى و بررسى هايى كه روى پرونده ى بيمار مذكور انجام داده ايد لطفاً بفرمائيد كه مداواى اينگونه بيمارى به صورت طبيعى چند درصد امكان دارد؟

    دكتر اديبى: اين بيمارى وقتى به صورت گسترده و به اصطلاح ما «متاستان» شده باشد و درگيرى هاى گوناگون در نواحى مختلف ايجاد كرده باشد، انتظار مى رود كه حتّى با بهترين درمان ها طول عمر بيمار خيلى كوتاه باشد، ولى در مورد ايشان شفا تحقق يافته است.

    واحد ارشاد: فرموديد كه درمان طبيعى اين بيمار امرى غير عادى بود. آيا مورد خاصى در پرونده ايشان ملاحظه نموديد؟

    دكتر اديبى: همانطور كه خدمتتان عرض كردم، وقتى اين پرونده را مطالعه مى كردم، با توجه به اينكه در تشخيص بيمارى هيچ ترديدى نبود و توسط پاتولوژيست بررسى شده بود، بنابراين فكر نمى كنم هيچ ترديدى در تشخيص اين بيمارى وجود داشته باشد. لذا با توجه به اينكه آزمايش ها نشان مى دهد مراكزى از قسمت هاى مختلف بدن بيمار با هم درگير بوده اند، يقيناً مسأله درمانش يك پديده طبيعى نبوده است.(5) و(6)

    آداب مسجد جمكران

    آداب مسجد مقدس جمكران همان چهار ركعت نمازى است كه حسن بن مُثلة در ضمن نقل قضيه تشرفش به خدمت حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه نقل مى كند.

    او مى گويد بعد از اينكه امام(عليه السلام) وى را مأمور به بناى مسجد نمودند به او فرمودند:

    به مردم بگو: به اين مكان با شوق و اشتياق رو آورند و آن را گرامى بدارند و در آن چهار ركعت نماز بخوانند. دو ركعت تحيت مسجد در هر ركعت يك بار «حمد» و هفت بار «توحيد» و تسبيح ركوع و سجود را هفت بار بگويد و دو ركعت ديگر نماز امام صاحب الزمان(عليه السلام) بگذارند به همين ترتيب و چون فاتحه خواند به «اياك نعبد و اياك نستعين» رسد صد مرتبه بگويد و بعد از آن فاتحه را تا آخر بخواند و در ركعت دوّم نيز به همين طريق انجام دهد و چون نماز تمام كرده باشد، تهليل «لا اله الاّ الله» بگويد و تسبيح فاطمه زهرا(عليها السلام) را ذكر كند و چون از تسبيحات فارغ شد سر به سجده گذارد و صد بار صلوات بر پيامبر و آل او بفرستد.

    حسن بن مثله مى گويد: امام بعد از آن فرمودند:

    «فمن صليها فكانّما صلّى فى البيت العتيق»

    يعنى هر كه اين دو ركعت نماز را بجا آورد مانند آن باشد كه دو ركعت نماز در كعبه بجا آورده باشد.
المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
حفظ-تلقائي
x

رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

صورة التسجيل تحديث الصورة

اقرأ في منتديات يا حسين

تقليص

لا توجد نتائج تلبي هذه المعايير.

يعمل...
X