إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

عدل وعدالت ..

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • عدل وعدالت ..

    بسمه تعالى
    السلام عليكم ورحمة الله وبركاته


    عدل و عدالت

    «عادل» بودن، در نخستين گام، به معناي دوساحتي بودن زندگي انسان در خويش، و پديد آوردن توازن و هماهنگي ميان اين دو اقنوم ظاهر و باطن در خويش است.
    **************************************
    عدل در لغت به معناي هموزن و برابر بودن دو چيز است. قديمي‌ترين تصوير عيني، يا مصداقي كه واژه‌ي عدل را به‌آن مي‌شناختند باري بود كه بر پشت شتر يا جانوران باركش ديگر مي‌نهادند و براي به مقصد رسيدن، بار مي‌بايست به دو بخش مساوي تقسيم مي‌شد و در دو طرف پشت و پهلوي جانور باركش قرار می گرفت تا سنگيني يكطرف سبب كج شدن و فرو افتادن بار نشود.

    تصوير ديگري كه بعدها به عنوان نماد دادرسي از آن استفاده شد و هنوز هم هست، ترازويي بود كه داراي دو كفه است. يعني كه دو طرف دعوا به هنگام مراجعه به دادگاه، بدون در نظر گرفتن موقعيت طبقاتي و اجتماعي، هردو به عنوان دو انسان هموزن به لحاظ انسان بودن و برابر در حقوق اجتماعي و انساني، بابد مورد قضاوت ‌گيرند.
    اين واژه معمولا در مورد حقوق اجتماعي و حقوق انساني آدم‌ها نسبت به يكديگر مورد استفاده گرفته است اما در ارتباط با خود انسان ـ يعني در ارتباط يك فرد با خودش ـ كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
    در قرآن هنگامي‌كه از چگونگي آفرينش هر انساني سخن مي‌رود آمده است كه:
    «الذي خَلَقَكَ، و سَوّاكَ فَعَدَلَكَ»(سوره82 آيه7)
    در اين آيه سخن از اين است كه «تو» يا هر آدمي «عدل» آفريده شده‌اي. ابهام اين كلام شايد از اين جهت باشد كه آدم معمولا خود را يگانه، يكپارچه و فرد تصور مي‌كند و از دوساحتيِ بودن زندگی، يا دو وجهيِ بودن وجود خويش غفلت مي‌ورزد.
    توضيح اينكه در نگاه ديني، هر آدمي داراي دو بخش از وجود است و زندگي هر آدمي در ارتباط هماهنگ با اين دو اقنوم سامان مي‌گيرد. تعبيرهايي مانند «نفس و روح»، «دنيا و آخرت» و «ظاهر و باطن» هركدام به نحوي نشانگر دوساحتي بودن زندگي انسان است.
    احتمالا به همين جهت است كه در نگاه ديني، هر انساني داراي دو گونه اعضاي ظاهري و باطني است. مانند «عين» كه به همين چشم ظاهري گفته مي‌شود و براي ديدن يا «معاينه»ي جهان عيني و مادي است و چشم ديگري كه براي ديدن امور باطني است و «بَصَر» نام گرفته است. تفاوت «معاينه» و «بصيرت» مانند تفاوت ذنيا و آخرت، يا تفاوت ظاهر و باطن است.
    در عرصه‌ي شناخت شناسي نيز از دو گونه واژه‌ي متفاوت استفاده شده است كه يكي براي شناخت جهان ظاهر و عالم عيني است و به آن «عِلم» گفته شده است و ديگر براي شناخت باطن كه از واژه‌ي «عرف» و مشتقات آن استفاده شده است. تفاوت اين دو اقنوم را امروز هم در عرصه‌ي علم و عرفان، و عالم و عارف مي‌توانيم ببينيم. (توجه به این نکته نیز ضروری است که آنچه امروزه به عنوان «عرف»(( orf در جامعه مصطلح شده است با آنچه در قرآن از مشتقات این واژه آمده، به لحاظ معنایی متفاوت است).
    بنا بر آنچه گذشت، «عادل» بودن، در نخستين گام، به معناي دوساحتي بودن زندگي انسان در خويش، و توازن و پديد آوردن هماهنگي ميان اين دو اقنوم در خويش است.
    برخي نكته‌ها در اين مورد:
    1- قرآن «عدل» بودن را براي خداوند ذكر نكرده است و «عادل» جزو نام‌هاي خداوند نيامده است. احتمالا به اين دليل كه در انساشناسي قرآن، اين زندگي آدم است كه بايد در دو عرصه‌‌‌‌‌‌‌ي ظاهر و باطن، يا ماده و معنا، به‌گونه‌اي هماهنگ و متوازن سامان بگيرد.
    در عين حال كه نام «عادل» براي خداوند نيامده، اما در جاي جاي قرآن تاكيد شده است كه خداوند ظالم نيست و به كسي ظلم نمي‌كند[1]. همچنين در آيات بسياري اين مضمون هست كه خداوند آدميان را امر به عدل مي‌نمايد.
    2- «ظلم» واژه‌ي متضاد با «عدل» دانسته شده است. «ظلم» عبارت است از حقي را ناديده گرفتن، يا كم كردن حق يكي و افزودن به ديگري. در عرصه‌ي زندگي فردي نيز ظلم عبارت است از يكي از دو وجه زندگي را ناديده گرفتن. چه آنكه زندگي مادي را قرباني زندگي معنوي كند و چه آنكه زندگي معنوي را قرباني زندگي مادي كند. همانگونه كه عادل بودن در خويش، نخستين گام براي عادل شمرده شدن انسان است، همچنين ظالم بودن در خويش، نخستين گام براي ظالم شدن و ظلم به ديگران روا داشتن است. احتمالا همين است كه هركسي پيش از آنكه به ديگري ظلم كند، اول بر خود ستمكار بوده است.[2]
    همان گونه كه واژه‌ «عدل» (كه به مفهوم زندگي در دو ساحت ماده و معنا است) براي خداوند نيامده است و همانگونه كه «عادل» از نام‌هاي خداوند نيست، همچنين اعتقاد به هرگونه همتا و هموزن براي خداوند، يا دو ساحتي شمردن خداوند، شرك و گاهي كفر خوانده شده است. به همين جهت «عدل» (به عنوان يك صفت و كنش انساني) هنگامي كه معطوف به خود و جامعه باشد داراي بار مثبت معنايي است و هنگامي كه معطوف به خداوند باشد، كفر و شرك محسوب شده است.[3]
    بنا بر آنچه گذشت، به نظر مي‌رسد در متن قرآن، عدل و عدالت، مانند«تعقل» كنش‌هايي انساني هستند و منشائي انساني دارند و تحقق آن به وسيله‌ي خود انسان ميسر است.

    --------------------------------------------------------------------------------
    [1] - آيه 44 سوره دهم، آيه 49 سوره 18، و بسياري آيات ديگر. ضمنا واژه‌ي ظلم نيز در گام نخست به معناي به تاريكي كشانيدن نفس خويش، يا در تاريكي وانهادن نفس خويش است.
    [2] - در اين مورد آياتي در قرآن آمده است هم آنان كه خود اقرار مي‌كنند كه : ربنا ظلمنا انفسنا و ...(آيه 23 سوره 7) و هم كساني كه خداوند ظالم مي‌خواند معمولا كساني هستند كه به خود ظلم مي‌كنند. به تعبير ديگر، اگر قابيل بخواهد هابيل را به قتل برساند جز اين نيست كه اول بايد روح خود را كشته باشد و «نفس» خويش را به ظلمت كشيده باشد تا بتواند هابيل را به قتل برساند.
    [3] - در اين آيات دقيقا از مشتقات واژه عدل استفاده شده است مانند: ثم الذين كفروا بربهم يعدلون(آيه 1 سوره 6)

  • #2
    عدل در لغت به معناي هموزن و برابر بودن دو چيز است
    این تعریف از عدل ضیعفه تعریف واقعی عدل یه چیز دیگه است هر چند که از زاویه ای این تعریف ناظر به اونه

    «عادل» بودن، در نخستين گام، به معناي دوساحتي بودن زندگي انسان در خويش، و توازن و پديد آوردن هماهنگي ميان اين دو اقنوم در خويش است
    بنابر چیزی که گفتیم معنای عادل این نخواهد بود بلکه چیزی دقیقتر از این

    در عين حال كه نام «عادل» براي خداوند نيامده، اما در جاي جاي قرآن تاكيد شده است كه خداوند ظالم نيست و به كسي ظلم نمي‌كند[1]. همچنين در آيات بسياري اين مضمون هست كه خداوند آدميان را امر به عدل مي‌نمايد.
    از اون جایی که گفتیم تعریف عدل اگر چنین باشد ناقصه بنابر این خداوند تعبیر أکمل را در قرآن بکار برده یعنی آحکم الحاکمین هر چند که مشتقات عدل در قرآن کریم به کار برده شده

    مطلب خوبی بود دست شما درد نکنه خواهر بزرگوار موفق باشید.

    تعليق


    • #3
      بسمه تعالى
      السلام عليكم ورحمة الله وبركاته


      الجمال العلوي .. خيلي ممنون بر تفسير مفصل دست شما دردنكنه

      ما در انتظار فرج آقا صاحب زمان تا يعدل الهي بيات در عالم


      تعليق


      • #4
        اصول الدين بنجتاست

        اول :- توحيد = خدا يكيست و شريكي ندارد

        دوم :- عدل = خدا عادل است و ظالم نيست

        سوم :- نبوت = 124 هزار بيامبر ، اول آدم عليهم السلام و آخر بيامبر اكرم محمد صل الله عليه و آله و سلم

        جهارم :- امامه = 12 امام معصوم ، اول امام علي عليهم السلام ، و آخر حجة ابن الحسن العسكر عليه السلام

        بنجم :- ميعاد = روز قيامت

        اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا ، و لا تحرمنا من شفاعة محمد و آل محمد عليهم السلام ، و عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك يا رب العالمين

        التماس دعاء

        تعليق


        • #5
          بسمه تعالى
          السلام عليكم ورحمة الله وبركاته


          شبيه العباس .. خيلي ممنون عزيزم

          أصول الدين وفروع الدين اين قوانين محكم اسلام است
          بايد هم بدونن وعمل كن

          با تشكر

          تعليق

          المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
          حفظ-تلقائي
          x

          رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

          صورة التسجيل تحديث الصورة

          اقرأ في منتديات يا حسين

          تقليص

          لا توجد نتائج تلبي هذه المعايير.

          يعمل...
          X