إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

(( مشـاهد جمـال زيبای حضرت علی اصغر(ع) ))

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • (( مشـاهد جمـال زيبای حضرت علی اصغر(ع) ))

    [IMG][/IMG]
    (( مشـاهد جمـال زيبای حضرت علی اصغر(ع) ))

    جناب حجه الاسلام والمسلمين آقای حاج شيخ علی رضا گل محمدی می فـرمود :

    مـدتی بود که آقای مجتهدی پيوسته مصيبت حضرت علی اصغر(ع) راذکـر می کردند وبه طور غيرعـادی و بسيار جانسوز می گريستند .

    هنگامی که علت را از ايشان سوال کردم , فرمودند :
    چندی قبل يک مرتبه ديدم که حضرت رباب (ع) در حالی که حضرت علی اصغر(ع) را در آغوش دارند تشريف آوردند به ايشان عرض کردم : بی بی جان خوش آمديد اما هرچه نگاه می کردم صورتشان را نمی ديدم لکن چهره ی حضرت علی اصغر ( روحی فداح ) را می ديدم .

    طفل بسيار زيبايی بودند و گاه گاهی مرا نگاه می کردند و می خنديدند وبا نگاه عاطفه آميز و مهربان خود خيلی محبت می نمودند و پس از يک ربع ساعت تشريف بردندو ديگر ايشان را نديدم .
    در اين مدت پيوسته آن صحنه و مصائب آن حضرت به يادم می آيد و می گريم .


    (( لاله ای از ملکوت ))
    ( صفحه 238 )
    (( بسم الله الرحمن الرحيم ))

    رباب دختر امرءالقيس بن عدی همسر سيدالشهداء (ع) ومادر سکينه و علی اصغر (عبدالله) .
    او در سفر کربلاحضور داشت و همراه اسيران به شام رفت سپس به مدينه بازگشت ومدت يک سـال برای سيد الشهدا (ع) عزاداری کرد و مرثيه هايي هم در سوگ آن حضرت سرود .
    خواسـتگارانی از اشـراف و بزرگان قريش را ردکرد وحـاضـر نشدبا کسی ازدواج کند . درسوگ ابا عبدالله (ع) پيوسته گريان بود زير سايه نمی رفت , از فرط گريه و اندوه برشهادت حسين (ع) يک سال بعد (در سال62 هجری ) جان باخت .
    از جمله سروده های او در شهادت امام حسين (ع) ابياتی است که اينگونه شروع می شود :

    ان الـذی کـان نورا يسـتضـاء به
    فی کـربلاء قتـيل غيـر مـدفـون
    سـبط النبـی جـزاک الله صـالحه
    عنـا جنـبت خسـر ان المـوازين

    حسين بن علی (ع) نيزبه اين همسربا فضيلت وادب و دخترش سکينه و خانه ای که اين دو را در بر گرفته باشد , محبت داشت و می فرمود :

    (( بسم الله الرحمن الرحيم ))

    حرمله بن کاهل اسدی کوفی ,آنکه کودک شيرخـوار امام حسـين (ع) را ( به نام علی اصغر , يا عبدالله رضيع ) در آغوش امام يا روی دست وی با تير به شهادت رساند .
    سالها پس از حادثه عاشورا , منهال در سفر حـج ديداری با امام سجاد (ع) داشت . حضرت پرسيد :
    حال حرمله چگونه است ؟ گفت : درکوفه است و زنده است . امام او را نفرين کرد که :

    (( اللهم اذقه حر الحديد , اللهم اذقه حر النار ))
    ( خدايا سوزش و گرمای آهن و آتش را به او بچشان )

    چون به کوفه برگشت , در ديدار با ( مختار ) که خروج کرده بود , ناگهان ديد که حرمله را آوردند و به دستور مختار , دست و پايش را بريدند و سپس در آتش افکندند . منهال ماجرای خود با امام سجاد(ع) در دعای امام را نسبت به حرمله بيان کرد .
    مختار از اينکه خواسته و دعای حضرت به دست او تحقق يافته , بسيار خوشحال بود .


    (( فرهنـگ عاشورا ))
    ( صفحه 146 )

    (( پيــام تشـنه ))


    اگـــر باشـم چـو مـاهـی آبـگــويـان
    مـجــو نـام وفـا زيـن نـنـگ جـويـان
    بـکـش تـيــر از گـلـويـم تشـنه امـا
    مـکـش منـت از ايـن بـی آبـرويـان


    (( عـلـی انسـانی ))
    ( دل سنگ آب شد )



    (( مگـر کـم می شـد از تو ))


    گـل شــاد و خـرم مـی شـد ازتـو
    دل افسـرده بی غـم می شـد از تو
    اگـر يک جـرعه بـر مـی فشـاندی
    تو ای دريـا مگـر کـم می شد از تو


    (( عـلـی انسـانی ))
    ( دل سنگ آب شد )



    (( شهـيـد بـی مــزار ))


    بـه دور فـلـک گـشـت چــراغ خـود را
    در دسـت خــزان سـپـرد بـاغ خـود را
    گفـتـم که حسـين اصغـرش کـو ؟ گفتند
    بـر سـيـنـه گـرفـتـه لالـه داغ خـود را


    (( عـلـی انسـانی ))
    ( دل سنگ آب شد )



    (( بـرگ سـبـز ))


    شـد تهــی دست شـه چـرا از کـم و بيش
    ســر خـجـلـت فـکـنــد خـود در پيـش
    اصـغـــر خـود بـه کـف گـرفت و بگـفت
    بـرگ سـبــزی اسـت تـحـفـه درويـش


    (( سالکی واعظی ))
    ( چرا ساعقه )



    (( نـای زمـــانـه ))


    آن جـمله چـو بـر زبـان مـــولا جـوشـيد
    از نـای زمــــانـه نـعــــره لا جـوشـيد
    تـنـهــا ز گـلـوی اصـغــر شـش مـاهـه
    خـون بـود کـه در جـواب بـابـا جـوشـيد


    (( حسن حسينی ))
    ( چرا ساعقه )



    (( جـنـگ نـداشـت ! ))


    اصغـر کـه به چهـره از عطـش رنگ نداشت
    يـارای سـخـن بـا مـن دلـتـنـگ نـداشـت
    يـا رب تـو گــواه بـاش شـش مـاهـه مـن
    شـدکشـته ظـلم و با کسـی جنـگ نداشت


    ( چرا ساعقه )
    (( محمد جواد شفق ))
    ( صفحه 243 )

    شـايد سّــر انـداختـن خــون آن مظلـوم را به آسـمان اين باشـد که مـراتب عبـوديت و فنـاء حسيـنی را اهـل آسـمان ببـيـنـنـد و همـت عـاليـه او معـلـوم شـود که در راه حـق طفـل رضيـع خـود را سـپر دين جـدش قـرار داد .
    يـا سّـرش اين است که خـواست قطـره ای از خـون گـلـوی اين طفـل رضيـع به زميـن نرسـد که مبـادا زميـن منـخـسـف شـود يا حبـه از زميـن نرويـد .
    يا اينسـت که آسـمان را مشـرف نمـود و او را گنـجينـه خـون اين طفـل رضيـع قـرار داد . ودر لهـوف از حضرت باقر (ع) روايت کـرده که فـرمـود از آن خـون قطـره ای بـر نگـشت به سـوی زميـن .
    قـولـه فـرمـلـه و حفـرلـه بسـيفه و صلی عليه و دفنه
    و شـايـد سّـر مـاليـدن خـون آقـازاده به بـدنش اين باشـد که خواست روز قيـامت اين بدن به خـون آلـوده را شـفيـع امتـان جـدّش قـرار دهـد .
    و شـايـد سّـر نمـاز خـوانـدن بـر اين آقـازاده اين باشـد که شهـادت اين طفـل رضيـع بزرگ امتحـان حسيـنی بود که باعث تعجـب انبـيـاء و اولـيــاء و مـلائکـه مــلاء اعــلاء و مقـربيـن و کـروبيـن بود که تمـام از او تعجـب نمـودند گــويـا به نمـاز اداء شـکـر الـهـی را بـر توفيـق يافتـن به اين مثـوبت و مصيـبت عظمـی نمـود چـون اعــلاء ارمغـان حسيـنی است .

    (( منتخب التواريخ ))

  • #2

    تعليق


    • #3
      http://karranah.org/forum/showthread...d=1#post287069

      تعليق

      المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
      حفظ-تلقائي
      x

      رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

      صورة التسجيل تحديث الصورة

      اقرأ في منتديات يا حسين

      تقليص

      لا توجد نتائج تلبي هذه المعايير.

      يعمل...
      X