إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

پيامبر و اخلاق

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • پيامبر و اخلاق

    السلام عليكم


    پيامبر و اخلاق

    براي خلق و خوي رسول خدا (ص) مي‏بايد سهمي اساسي در کار نشر دعوت او در نظر گرفته شود. ويژگيهاي اخلاقي آن حضرت تا اندازه‏اي است که مي‏توان او را يک اسوه تمام عيار اخلاق انساني در حد بسيار بالا دانست. بايد توجه داشت که خلق و خو به مقدار زيادي، خصيصه‏اي فردي و تا اندازه‏اي لطف الهي است. علاوه بر آن بايد به اين رسالت ويژه رسول خدا (ص) نيز اشاره کرد که ?انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏?. جذبه پيامبر (ص) در جذب دوستان فراوان او و نيز عامه مردم مکه و بعدها مدينه، بخوبي در روايات تاريخي منعکس شده است. اما قبل از آن، صراحت قرآن بهترين شاهد اين امر است: ?و تو راست خلقي عظيم[انک لعلي خلق عظيم]?. ?به سبب رحمت خداست که تو با آنها اين چنين خوشخوي و مهربان هستي، اگر تند خو و سخت دل مي‏بودي از گرد تو پراکنده مي‏شدند.? به همين دليل است که خداوند از او مي‏خواهد با رويي گشاده پذيراي نومسلمانان باشد: ?چون ايمان‏آوردگان به آيات ما، نزد تو آمدند، بگو: سلام بر شما، خدا بر خويش مقرر کرده که شما را رحمت کند? و فرمود: در برابر مؤمنان فروتن باش‏? بيشترين توصيفات موجود از رسول خدا (ص) از امام علي عليه السلام يار ديرين آن حضرت است، آن که نگاهي نافذ داشت و دوست و برادر را بهتر از هر کس ديگري مي‏شناخت: ?رسول الله نه زياده از معمول بلند بود و نه زياده از معمول کوتاه، بلکه ميانه بالا بود. مويش نه بسيار مجعد بود و نه بسيار صاف بي‏شکن، بل چين و شکني اندک و دلپذير داشت. چهره‏اش نه لاغر بود و نه فربه بل چهره‏اي مدور داشت با رنگي سفيد مايل به سرخي. چشمانش سياه و مژگانش برگشته بود. درشت استخوان بود و گشاده سينه، بدنش را موي اندک بود و تنها روي سينه‏اش مويي تنگ داشت. دستها و پاهايش زمخت مي‏نمودند با انگشتاني مايل به ستبري. چون راه مي‏رفت محکم و استوار مي‏رفت و چنان پاي از زمين برمي‏کند که گويي از بلندي به پستي مي‏آمد. چون مي‏خواست به کسي روي کند سر بر نمي‏گردانيد که با تمام بدن به سوي او برمي‏گشت. دليرترين آنها و راستگوترينشان بود و به عهد خود سخت پايبند. از همه مردم زبانش نرمتر بود و در معاشرت از همه بهتر.
    بيهقي و شامي و ديگران بسياري از اين قبيل گزارشات را که مربوط به قيافه و قامت رسول خداست گردآوري کرده‏اند که اينجا محل ذکر آنها نيست.
    علي (ع) در باره خلق اجتماعي او مي‏گويد: ?کسي که براي نخستين بار او را مي‏ديد، هيبتش او را مي‏گرفت; هر کسي با او معاشرت مي‏کرد دوستي‏اش را به دل مي‏گرفت. آنگاه که به اصحابش مي‏نگريست، لحظات نگاه را به تساوي ميانشان تقسيم مي‏کرد; وقتي به کسي دست مي‏داد پيش از او دست خويش را باز نمي‏کشيد همچنانچه صورتش را از او برنمي‏گرداند مگر آن که او برگرداند. او چهره‏اي گشاده داشت. تندخو و ملامت‏گر و فحاش و مزاح نبود. سيره او ميانه‏روي، سنت او هدايت و رشد، سخنش معيار حق و حکمش عدل بود.
    يکي ديگر از اصحاب رسول خدا (ص) مي‏گويد: هيچ کس را نديده که بيش از رسول خدا (ص) بر لبانش تبسم باشد. و ابو سفيان که پس از مسلمان شدن رفتار اصحاب را با رسول خدا (ص) ديد گفت: ?ما رايت قوما قط اشد حبا اصحابهم من اصحاب محمد له‏?; ?تاکنون نديده بودم که کساني صاحب خويش را آن اندازه که اصحاب محمد (ص) او را دوست مي‏دارند، دوست داشته باشند.?. امام حسين (ع) نيز به نقل از پدرش رفتار رسول خدا (ص) را با مردمي که با او کاري داشتند به خوبي و زيبايي توصيف کرده است که چگونه به مردم نيازمند مي‏رسيد و از آنان مي‏خواست تا نياز کسي را نيز که نمي‏تواند خود را به او برساند، به او برسانند. رسول خدا (ص) جز وقتي را که براي خدا و خانواده گذاشته بود، هيچ چيزي را ذخيره نکرده و هميشه در اختيار مردم بود. آن حضرت دائما در پي تاليف قلوب مردم تلاش مي‏کرد (يؤلفهم و لا ينفرهم). بزرگ هر قومي را آرام مي‏کرد و او را بر آنان سروري مي‏داد. از احوال اصحاب خويش تفقه مي‏کرد و از آنچه ميان مردم مي‏گذشت مي‏پرسيد (يتفقد اصحابه و يسال الناس عما في الناس). نيکوکاري را تحسين ]مي‏کرد و کار زشت را سبک مي‏شمرد. آن حضرت ميانه‏روي را حفظ مي‏کرد، از حق[گويي کوتاهي نمي‏کرد و کوتاهي در حق‏گويي را روا نمي‏شمرد. همراهانش از بهترين مردم بودند و بهترين آنان نزد او، ناصح‏ترينشان بود و برترين آنان نزد او، نيکوکارترين آنها. او جز بر ذکر خدا قيام و قعود نداشت; در مجلسي که مي‏نشست حق همه همنشينان را حفظ مي‏کرد; به گونه‏اي که همنشين او، دوستدارتر از او بر خود نمي‏شناخت (و بر آن بود که پيامبر (ص) نهايت علاقه را بدو داشته و حتي بر ديگران ترجيحش مي‏دهد). باهر کسي که بدو نيازي داشت آنقدر مي‏نشست تا او برخيزد; کسي که چيزي از او مي‏خواست جز با برآوردن نياز او يا سخني نيکو، او را باز نمي‏گرداند. او در حق، برابر مردم پدري مي‏کرد و همه در برابرش در حق بودند; مجلس او مجلس حکمت و حيا و صبر و امانت بود; صدايي از آن بر نمي‏خواست. بر خورد او با مردم نرم و نيکو بود; از آنچه بدان علاقه‏اي نداشت خود را به تغافل مي‏زد; از هيچ کس عيبجويي نکرده و کسي را ملامت نمي‏نمود. رسول خدا نيکوترين مردم، بخشنده‏ترين و شجاع‏ترين آنان بود. يکي از اصحاب گويد: وقتي نزد او از دنيا سخن مي‏گفتيم با ما همراهي مي‏کرد وقتي سخن از آخرت بود در آن باره با ما سخن مي‏گفت و زماني نيز که سخن از طعام بود چنين مي‏کرد. و عايشه مي‏گفت: ?کان خلقه القرآن‏?، و اين که هرگاه سخن مي‏گفت تبسم بر لبانش بود.
    اينها نمونه‏هايي از برخورد رسول خدا (ص) با اطرافيان بود. اکنون مي‏توان آن سخن خداوند را که فرمود: اگر تندخو بودي مردم از گردت پراکنده مي‏شدند، بهتر درک کرد.
المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
حفظ-تلقائي
x

رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

صورة التسجيل تحديث الصورة

اقرأ في منتديات يا حسين

تقليص

لا توجد نتائج تلبي هذه المعايير.

يعمل...
X