إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

مشاعره

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • #76
    دل باميد روي او همدم جان نمي شود
    جان به هواي كوي او خدمت جان نمي كند

    تعليق


    • #77
      دردم از يار است و درمان نيز هم
      دل فداي او شد و جان نيز هم

      تعليق


      • #78
        مرا اميد وصال تو زنده ميدارد
        و كرنه هر دمم از هجر تست بيم هلاك

        تعليق


        • #79
          كاش ميشد جشاي تو هميشه مال من باشه
          كي فكر مي كرد نكاه تو قلب منو كشته باشه
          قلب من از اولم اسير زلفاي تو شد
          نكاه تو به ديكري عاشق من ولي نشد

          تعليق


          • #80
            ديشب دفترجه قسطامو ورق مي زدم
            تمومي نداره! تا آخر عمر بدهكار مهربونياتم

            تعليق


            • #81
              سلام به همه
              خيلي وقته كه موضوع مشاعره فراموش شده
              برادر شبيه العباس اميدوارم كه حالتون خوب باشد
              جسارتا عرض ميكنم اين نوشته ي اخري شعر حساب نميشه مثل يه اس ام اس ميمونه.
              دل كه رنجيد از كسي خرسند كردن مشكل است
              شيشه بشكسته را بيوند كردن مشكل است

              تعليق


              • #82
                و عليك السلام خاهر ريحانه ، خيلي خيلي ممنون كه يادي كردي ، نكرانت بودم اما رساله نوشتم جواتي ندادي نخاستم بيشتر مزاحم بشم .....
                تا تواني دلي بدست آورد ... دل شكستن هنر نميخاهد

                تعليق


                • #83
                  واقعا شرمنده برادر كرامي
                  ولي فكر كنم نامتون نرسيد
                  به هر حال شرمنده و معذرت ميخوام

                  تعليق


                  • #84
                    خاهش ميكنم خاهر كرامي ، خوبه كه امروز منتدي را منور كرديد اما شعر با حرف ميم ننوشتي ، سري بزن ، ما فكرمان خيلي مشغول بحرينيهاي مظلوم هست ، دعا كنيد

                    تعليق


                    • #85
                      ميروم خسته و افسرده و زار
                      سوي منزلكه ويرانه ي خويش
                      به خدا ميبرم از شهر شما
                      دل شوريده و ديوانه ي خويش
                      ميروم تا ز تو دورش سازم
                      ز تو اي جلوه ي اميد محال
                      ميروم زنده به كورش سازم
                      تا ازين بس نكند ياد وصال

                      تعليق


                      • #86
                        جه حرفهاي سختي مياري آخر شعرات ، خسته شدم تا شعري با حرف لام بيدا كردم
                        لب از ترشح مي باك كن براي خدا
                        كه خاطرم به هزاران كنه موسوس شد
                        كرشمه تو شرابي به عاشقان بيمود
                        كه علم بي خبر افتاد و عقل بي حس شد

                        تعليق


                        • #87
                          دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
                          گل آدمی بسرشتند و بپیمانه زدند

                          تعليق


                          • #88
                            دل خرابي ميكند ، دلدار را آكه كنيد
                            زينهار ايدوستان ، جان من و جان شما

                            تعليق


                            • #89
                              الف

                              اين هم مشهورتين ابيات شعر حافظ :


                              الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
                              که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
                              به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
                              مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
                              به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
                              شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
                              همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
                              حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

                              تعليق


                              • #90
                                اين هم شعرهاي حافظ

                                آنكه بامال جفا كرد جو خاك را هم ... خاك ميبوسم و عذر قدمش ميخاهم
                                من نه آنم كه بجوراز توبنالم حاشا ... جاكر معتقدو بنده دولتخاهم
                                بسته ام در خم كيسوي تو اميد دراز ... آن مبادا كه كند دست طلب كوتاهم
                                ذره خاكم و در كوي توام وقت خوش است ... ترسم اي دوست كه بادي ببردناكامم

                                تعليق

                                المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
                                حفظ-تلقائي
                                x

                                رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

                                صورة التسجيل تحديث الصورة

                                اقرأ في منتديات يا حسين

                                تقليص

                                لا توجد نتائج تلبي هذه المعايير.

                                يعمل...
                                X