السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دوستان عزیزم از عنوان موضوع مضمون موضوع پیداست
این موضوع مشاعره ست
شعرمان را با آخرین حرف بیت آخر شعر قبلی شروع می کنیم
منتظر حضور سبزتان هستم
سعدی شیرازی
اي كه گفتي هيچ مشكل چون فراق يار نيست
گر اميد وصل باشد، همچنان دشوار نيست
نوك مژگانم به سرخي بر بياض روي زرد
قصه دل مينويسد حاجت گفتار نيست
در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم
به وقت صبح قيامت، كه سر ز خاك برآرم
به گفتگوي تو خيزم، به جستجوي تو باشم
حديث روضه نگويم، گل بهشت نبويم
جمال حور نجويم، دوان به سوي تو باشم
شعر بعدی با حرف >> م <<
موفق باشید
دوستان عزیزم از عنوان موضوع مضمون موضوع پیداست
این موضوع مشاعره ست
شعرمان را با آخرین حرف بیت آخر شعر قبلی شروع می کنیم
منتظر حضور سبزتان هستم



سعدی شیرازی
اي كه گفتي هيچ مشكل چون فراق يار نيست
گر اميد وصل باشد، همچنان دشوار نيست
نوك مژگانم به سرخي بر بياض روي زرد
قصه دل مينويسد حاجت گفتار نيست
در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم
به وقت صبح قيامت، كه سر ز خاك برآرم
به گفتگوي تو خيزم، به جستجوي تو باشم
حديث روضه نگويم، گل بهشت نبويم
جمال حور نجويم، دوان به سوي تو باشم
شعر بعدی با حرف >> م <<
موفق باشید
تعليق