إعـــــــلان

تقليص

للاشتراك في (قناة العلم والإيمان): واتساب - يوتيوب

شاهد أكثر
شاهد أقل

الى يبى يتعلم فارسى مع حارق الاعداء يدخل

تقليص
X
  •  
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة

  • بسمه تعالى
    السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

    السلام علیک یا امیرالمومنین

    السلام علیک یا علی ابن ابی طالب

    تعليق


    • ضرب المثل و داستان آن

      سلام به همه ی دوستان عزیزم

      ضرب المثل ها نمونه هایی مشخص و برجسته از فرهنگ عامیانه اند که گاه در نثری کوتاه و آهنگین و گاه در مصرعی یا بیتی به شکلی فشرده و موجز نمود می یابند. بسیاری از مثل ها چکیده یک تمثیل مفصل یا یک داستان بلند عامیانه اند که در کوتاه ترین و زیبا ترین شکل ممکن بروز یافته و بر زبان خاص و عام جاری اند.
      به همین منظور در این موضوع یک ضرب المثل را همراه داستانش و کاربردش می نویسيم , تا همه بتوانیم تمام استفاده را بکنیم


      دو قورت و نيمش باقي است

      ضرب المثل بالا دربارۀ کسي به کار مي رود که حرص و طمعش را معيار و ملاکي نباشد و بيش از ميزان قابليت و شايستگي انتظار تلطف و مساعدت داشته باشد. عبارت مثلي بالا از جنبۀ ديگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار مي گيرد و آن موقعي است که شخص در ازاي تقصير و خطاي نابخشودني که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگي نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد.

      در اين گونه موارد است که اصطلاحاً مي گويند:"فلاني دو قورت و نيمش باقي است." يعني با تمتعي فراوان از کسي يا چيزي هنوز ناسپاس است.
      اکنون ببينيم اين دو قوت و نيم از کجا آمده و چگونه به صورت ضرب المثل درآمده است.
      چون حضرت سليمان پس از مرگ پدرش داود بر اريکۀ رسالت و سلطنت تکيه زد بعد از چندي از خداي متعال خواست که همۀ جهان را دريد قدرت و اختيارش قرار دهد و براي اجابت مسئول خويش چند بار هفتاد شب متوالي عبادت کرد و زيادت خواست.
      در عبارت اول آدميان و مرغان و وحوش. در عبادت دوم پريان. در عبادت سوم باد و آب را حق تعالي به فرمانش درآورد.
      بالاخره در آخرين عبادتش گفت:"الهي، هرچه به زير کبودي آسمان است بايد که به فرمان من باشد."
      خداوند حکيم علي الاطلاق نيز براي آن که هيچ گونه عذر و بهانه اي براي سليمان باقي نمانده هرچه خواست از حکمت و دولت و احترام و عظمت و قدرت و توانايي، بدو بخشيد و اعاظم جهان از آن جمله ملکۀ سبا را به پايتخت او کشانيد و به طور کلي عناصر اربعه را تحت امر و فرمانش درآورد.
      باري، چون حکومت جهان بر سليمان نبي مسلم شد و بر کليۀ مخلوقات و موجودات عالم سلطه و سيادت پيدا کرد روزي از پيشگاه قادر مطلق خواستار شد که اجازت فرمايد تا تمام جانداران زمين و هوا و درياها را به صرف يک وعده غذا ضيافت کند! حق تعالي او را از اين کار بازداشت و گفت که رزق و روزي جانداران عالم با اوست و سليمان از عهدۀ اين مهم برنخواهد آمد. سليمان بر اصرار و ابرام خود افزود و عرض کرد:
      "بار خدايا، مرا نعمت قدرت بسيار است، مسئول مرا اجابت کن. قول مي دهم از عهده برآيم!"
      مجدداً از طرف حضرت رب الارباب وحي نازل شد که اين کار در يد قدرت تو نيست، همان بهتر که عرض خود نبري و زحمت ما را مزيد نکني. سليمان در تصميم خود اصرار ورزيد و مجدداً ندا در داد:
      "پروردگارا، حال که به حسب امر و مشيت تو متکي به سعۀ ملک و بسطت دستگاه هستم، همه جا و همه چيز در اختيار دارم چگونه ممکن است که حتي يک وعده نتوانم از مخلوق تو پذيرايي کنم؟ اجازت فرما تا هنر خويش عرضه دارم و مراتب عبادت و عبوديت را به اتمام و اکمال رسانم."
      استدعاي سليمان مورد قبول واقع شد و حق تعالي به همۀ جنبدگان کرۀ خاکي از هوا و زمين و درياها و اقيانوسها فرمان داد که فلان روز به ضيافت بندۀ محبوبم سليمان برويد که رزق و روزي آن روزتان به سليمان حوالت شده است.
      سليمان پيغمبر بدين مژده در پوست نمي گنجيد و بي درنگ به همۀ افراد و عمال تحت فرمان خود از آدمي و ديو و پري و مرغان و وحوش دستور داد تا در مقام تدارک و طبخ طعام براي روز موعود برآيند.
      بر لب دريا جاي وسيعي ساخت که هشت ماه راه فاصلۀ مکاني آن از نظر طول و عرض بود:"ديوها براي پختن غذا هفتصد هزار ديگ سنگي ساختند که هر کدام هزار گز بلندي و هفتصد گز پهنا داشت."
      چون غذاهاي گوناگون آماده گرديد همه را در آن منطقۀ وسيع و پهناور چيدند. سپس تخت زريني بر کرانۀ دريا نهادند و سليمان بر آن جاي گرفت.
      آصف بر خيا وزير و دبير و کتابخوان مخصوص و چند هزار نفر از علماي بني اسراييل گرداگرد او بر کرسيها نشستند. چهار هزار نفر از آدميان خاصگيان در پشت سر او و چهار هزار پري در قفاي آدميان و چهار هزار ديو در قفاي پريان بايستادند.
      سليمان نبي نگاهي به اطراف انداخت و چون همه چيز را مهيا ديد به آدميان و پريان فرمان داد تا خلق خدا را بر سر سفره آورند.
      ساعتي نگذشت که ماهي عظيم الجثه اي از دريا سر بر کرد و گفت:"پيش از تو بدين جانب ندايي مسموع شد که تو مخلوقات را ضيافت مي کني و روزي امروز مرا بر مطبخ تو
      نوشته اند، بفرماي تا نصيب مرا بدهند."
      سليمان گفت:"اين همه طعام را براي خلق جهان تدارک ديده ام. مانع و رادعي وجود ندارد. هر چه مي خواهي بخور و سدّ جوع کن." ماهي موصوف به يک حمله تمام غذاها و آمادگيهاي مهماني در آن منطقۀ وسيع و پهناور را در کام خود فرو برده مجدداً گفت:"يا سليمان اطعمني!" يعني: اي سليمان سير نشدم. غذا مي خواهم!!
      سليمان نبي که چشمانش را سياهي گرفته بود در کار اين حيوان عجيب الخلقه فرو ماند و پرسيد:"مگر رزق روزانۀ تو چه مقدار است که هر چه در ظرف اين مدت براي کليۀ جانداران عالم مهيا ساخته ام همه را به يک حمله بلعيدي و همچنان اظهار گرسنگي و آزمندي مي کني؟" ماهي عجيب الخلقه در حالي که به علت جوع و گرسنگي! ياراي دم زدن نداشت با حال ضعف و ناتواني جواب داد:
      "خداوند عالم روزي 3 وعده و هر وعده يک قورت غذا به من کمترين! مي دهد. امروز بر اثر دعوت و مهماني تو فقط نيم قورت نصيب من شده هنوز دو قورت و نيمش باقي است که سفرۀ تو برچيده شد. اي سليمان اگر ترا از اطعام يک جانور مقدور نيست چرا خود را در اين معرض بايد آورد که جن و انس و وحوش و طيور و هوام را طعام دهي؟" سليمان از آن سخن بي هوش شد و چون به هوش آمد در مقابل عظمت کبريايي قادر متعال سر تعظيم فرود آورد.



      منتظر شما عزیزان هستم
      بغدادیه

      تعليق


      • المشاركة الأصلية بواسطة علی ایرانی
        من هم تازه یه هفته ای می شه که فارغ التحصیل شدم و آخرین نمرم که مال پروژه بود گرفتم

        سلام عليكم

        تبريک ميگم دوست عزیز علی ایرانی
        ان شاء الله هميشه موفق باشيد
        حالا بايد به فكر يک جشن براي شما و مليكا جان باشيم
        موفق و مؤيد باشيد
        بغداديه

        تعليق


        • ستايش آيينه



          سهيل محمودي


          نبايد از شب و تشويش با تو صحبت كرد
          زعقل فاصله انديش با تو صحبت كرد
          شكوه روح تو را دشمنت نمي دانست
          اگر زوحشت و تشويش با تو صحبت كرد
          دل بزرگ تو از آفتاب لبريز است
          خطاست از شب و سرديش با تو صحبت كرد
          حضور روشنت آيينه شكيبايي است
          هميشه مي شود از خويش با تو صحبت كرد
          دل از تلاوت وحي كلام تو ،پنداشت
          كه جبرئيل ،دمي پيش ،با تو صحبت كرد
          تو محو مذهب عشقي و هيچ جايز نيست
          زهر جماعت بدكيش با تو صحبت كرد
          دلم گرفته و شايسته ملامت نيست
          اگر كه بيشتر از بيش با تو صحبت كرد

          تعليق


          • و علیکم السلام دوست عزیز آقای علی ایرانی
            خیلی ممنون که به این موضوع سری زدید
            راستش خیلی دوست داشتم این موضوع را ادامه بدهم
            و اگر دوستان اشکالاتی در گرامر داشتند رفع کنم
            ولی متآسفانه اغلب دوستان به تالار سری نمی زنند
            امیدوارم هرجا که باشند موفق باشند
            با تشکر و قدردانی
            بغدادیه

            تعليق


            • السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

              السلام علیک یا علی ابن ابی طالب

              استاد عزیزمان خادمة بطلة كربلاء
              واقعا شعر زیبایی است
              یک دنیا ممنون
              بغدادیه

              تعليق


              • Besmellah
                salaam
                2ta nazare mokhtalef dar bare Iran!!!be har hal in chiza mohem nist ..mohem ine ke hamamoun shie hastim va bar sare sofre Ahlebeyt bozorg shodim..enshallah ghadre in nouno namak ro bedunimo namakdun ro nashkanim
                bacheha marzha va melliyatha che ahamiyati dare vaghti dela yeki bashe..vaghti eshghemoun az ye jens bashe ..vaghti hame montazere ye monji hastimo ...vaghti zakhme delamoun yekie ..
                fars , arab ,lobnani,,afghaan.pakestani,...che ahamiyati dare ..mohem ine ke ensan bashim o peiro rastin va vaghei Ahlebeyt ...
                hich kas bar digari bartari nadare magar be taghva
                jenabe Ahaat baghdad ..dar hamin Irani ke be jam3 khoshetoun nemiyad ..Adamaye bozorgi peida mishan ..aaya az ounha ham badetoun miyad ...
                mardani chon Imam khomeini ...shahid rajaei ..shahid ....shahid Hemmat sardare Ashouraei kheibar, shahid Bakeri , shahid chamran..shahid hasan bagheri ..va kheili haye dige ke dar gomnami hastand..faghat kafie dar zendegishoun ye motalei dashte bashin...

                omidvaram betounim nesbat be ham mehraboun bashim ..ke khoda nazere A3male mast

                eltemase doa
                Ya Ali

                تعليق


                • بسمه تعالی
                  [LIST][*]
                  إياك عني واسمعي يا جارة
                  [LIST][*]
                  مترادف فارسی: «در به‌تو می‌گویم، دیوار تو بشنو»
                  [*]
                  مترادف فارسی: «دختر به‌تو می‌گویم، عروس تو گوش‌کن»
                  [/LIST][/LIST]


                  تعليق


                  • السلام علیکم جمیعا

                    دوستان خوب حالتان چطور است

                    خیلی ممنون که به فکر ما هستید.

                    لطفاً بگید که جشن رو کجا قراره برگزار کننید ؟؟؟ و چه جوریه ؟؟؟

                    تعليق


                    • به نام خدا

                      من مطمئنم ناگهان اعلام خواهد شد


                      اينکه جهان بازيچه ي ارقام خواهد شد


                      سال هزار و ...بي نهايت_سيصدو...يک روز


                      شمشير پايان نامه ي اسلام خواهد شد


                      شکي ندارم قصه ي سنگ و پرستو ها


                      با ابرهه تکرار نا هنگام خواهد شد


                      چشم تمام اين خداوندان خون آشام


                      مشمول نفرين نامه ي ايتام خواهد شد


                      حالا شما هم مي توانيد مطمئن باشيد


                      ظلمت اسير جوخه ي اعدام خواهد شد


                      شاعر را نمی شناسم
                      التعديل الأخير تم بواسطة علی ایرانی; الساعة 28-06-2007, 11:37 PM.

                      تعليق


                      • سلام دوست گرامی خانم بین الحرمین

                        باز هم که با حروف انگلیسی می نویسید .

                        مگر مشکل شما حل نشد ؟

                        زمانی که می خواهید مطلبی را تایپ کنید در قسمت بالای کادر کنار سایز فونت خود را تغییر دهید و با فونتی که مشکل نداشته باشه تایپ کنید.

                        تعليق


                        • ام البنين مادر ابو الفضل

                          بسمه تعالى
                          السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

                          این هم یک شعر به مناسبت وفات مادر عشق حضرت
                          ام البنین (س)


                          داغهاي داغ و تازه اي عجب
                          روز و تشييع جنازه اي عجب
                          اهل يثرب اين چنين در آفتاب!؟
                          زير تابوت مَهِ آل كلاب !؟
                          گاه گاهي ياس را سر مي برند
                          يك‌زمان احساس را سر مي برند
                          اي عجب احساس انساني كنند
                          نامسلمانان مسلماني كنند
                          يك‌زمان سدّند در راه حسين
                          شاهد اين غصه ها آه حسين
                          بارها ترك ولايت مي‌كنند
                          با يزيدِ پست بيعت مي‌كنند
                          كاسه هاي صبر را پر خون كنند
                          از حرم صاحب حرم بيرون كنند
                          ظلم بر آزادة زهرا كنند
                          عشق را آوارة صحرا كنند
                          حال تشييع جنازه اي عجب
                          داغهاي داغ و تازه اي عجب
                          درب مي‌بنديد بر روي علي
                          باز مي‌خنديد بر روي علي
                          قاتل ام البنين اين داغهاست
                          مادر عباس مقتول شماست
                          او يكي از فاطميّات علي است
                          دردمند راه و نيّات علي است
                          آنكه داغ چار دلبر ديده است
                          داغ عباسِ دلاور ديده است
                          مكتبش عباس پرور ، مكتبي است
                          مادر زينب ولي خود زينبي است
                          جانشين فاطمه در بيت نور
                          همنشين فاطمه در بيت حور
                          زوجه پاك امير المؤمنين
                          رفت با قلب غمين ام البنين
                          رفت و راحت شد ز رفتار شما
                          آب شد از نيش گفتار شما
                          يثربي هاي خون دين سر مي‌كشيد؟
                          همسران مرتضي را مي‌كشيد؟
                          دفع سرخيِ شقايق مي‌‌كنيد
                          دفن آن بانوي لايق مي‌كنيد
                          آن يكي مخفي است با قدري رفيع
                          اين يكي مشهود در دشت بقيع
                          دشمني اي طاغيان با بوتراب!
                          مي‌رسد اي ياغيان روز حساب
                          اي به گلشن خار اين تذهبون
                          راهيان نار اين تذهبون
                          ننگ بر اين روي صد رنگ شما
                          مرگ بر اين شيوة جنگ شما

                          تعليق


                          • وفاة حضرت ام البنين تسليت باد

                            بسمه تعالى
                            السلام عليكم ورحمة الله وبركاته


                            وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت باد

                            اين كه اينجا آرميده روح كيست
                            چشم گريان و دل مجروح كيست
                            از كدامين چشمه اي جوشيده است
                            وز كدامين بوستان روئيده است
                            اين كه قبرش منتهاي غربت است
                            مادر نام آوران نهضت است
                            سروها محصول سروستان او
                            عشق و تدريس دبيرستان او
                            با كدامي واژه ها گويم سخن
                            ناتوان از وصف او افكار من
                            ازدواجش با علي يك راز بود
                            در مقام معرفت ممتاز بود
                            تهنيت گويان عقدش تايفه
                            سفره اش رنگي ز عشق و عاطفه
                            گاه عقدش اشكريز فاطمه
                            شد عروس غم كنيز فاطمه
                            عقد خود زين شرط امضاء كرده بود
                            خويشتن را وقف زهرا كرده بود
                            با ولاي حق قرين عشق بود
                            او امين سرزمين عشق بود
                            كيست او يار اميرالمؤمنين
                            مادر شيران مرد ، ام البنين
                            دامنش گلخانه گلهاي ياس
                            مادر عباس خود حيدر شناس
                            چون قدم بنهاد بر دارالولا
                            آن عروس شرمگين و با حيا
                            روي خاك افتاد و از دل ناله كرد
                            ناله بر زهراي هجده ساله كرد
                            گفت اينجا قتلگاه محسن است
                            خاطر آسوده غير ممكن است
                            خانه اي كه فاقد آرامش است
                            هر طرف آثار دود و آتش است
                            فاطمه ضرب در اينجا ديده است
                            فاطمه اينجا به خون غلطيده است
                            حمله قنفذ در اينجا پا گرفت
                            انتقام بدر از زهرا گرفت
                            بايد اينجا اشك خون جاري كنم
                            زينب و كلثوم را ياري كنم
                            شور عاشورائيان سوداي اوست
                            چون حسين بن علي مولاي اوست
                            چار فرزندي كه او پرورده است
                            هر يكي بر يك قشون سر كرده است
                            شير او اهل ادب پروده است
                            شير او احساس را پرورده است
                            حضرت عباس را پرورده است
                            شير او كاري چنان حساس كرد
                            كربلا را در كربلا عباس كرد
                            قصه ام البنين شرح غم است
                            در غم او ديده گردون غم است
                            سيد خوش زاد اين لطف خداست
                            بر در ام البنين حاجت رواست

                            تعليق


                            • بسم الله الرحمن الرحیم
                              سلام
                              من هم سالروز وفات خانم ام البنین رو به همه شما تسلیت می گم
                              شعر زیبائیست ...دست شما درد نکنه
                              اجرکم عندالله
                              التماس دعا
                              یا علی ع

                              تعليق


                              • بسم الله الرحمن الرحیم
                                سلام
                                من تازه متوجه شدم جریان چیه!!! چه باحال
                                چشم ببخشید نمی دونستم ...حالا دیگه درست فارسی می نویسم ..تشکر از لطفتون

                                التماس دعا
                                یا علی ع

                                تعليق

                                المحتوى السابق تم حفظه تلقائيا. استعادة أو إلغاء.
                                حفظ-تلقائي
                                x

                                رجاء ادخل الستة أرقام أو الحروف الظاهرة في الصورة.

                                صورة التسجيل تحديث الصورة

                                اقرأ في منتديات يا حسين

                                تقليص

                                المواضيع إحصائيات آخر مشاركة
                                أنشئ بواسطة ibrahim aly awaly, اليوم, 09:44 PM
                                استجابة 1
                                9 مشاهدات
                                0 معجبون
                                آخر مشاركة ibrahim aly awaly
                                بواسطة ibrahim aly awaly
                                 
                                أنشئ بواسطة ibrahim aly awaly, اليوم, 07:21 AM
                                ردود 2
                                12 مشاهدات
                                0 معجبون
                                آخر مشاركة ibrahim aly awaly
                                بواسطة ibrahim aly awaly
                                 
                                يعمل...
                                X